بسم الله الرحمن الرحیم
«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا قاتِلُوا الَّذینَ یَلُونَکُمْ مِنَ الْکُفَّارِ وَ لْیَجِدُوا فیکُمْ غِلْظَةً وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقینَ» (آیه 123 سوره توبه)
«ای کسانی که ایمان آوردهاید! با کافرانی که به شما نزدیکترند، پیکار کنید! (و دشمن دورتر، شما را از دشمنان نزدیک غافل نکند!) آنها باید در شما شدّت و خشونت (و قدرت) احساس کنند؛ و بدانید خداوند با پرهیزگاران است!»
در این آیه خداوند به مومنان امر می کند مقابله با دشمنان نزدیک را اولویت خود قرار دهند، غفلت از این دشمن به مراتب خطرناک تر از دشمنان دورتر است؛ از این رو مقابله با دشمنی که به عمیق ترین لایه های تفکر ما نفوذ کرده و همراه بسیاری از لحظات زندگی ماست الزامی می باشد. دشمنی که در قالب شبکه های اجتماعی دست به سرقت اطلاعات کاربران خود زده و امنیت جوامع را به مخاطره می اندازد. دشمن ما در طول تاریخ از کوچک ترین تلاش برای مضروب ساختن اسلام و مسلمان فرو نگذاشته و امروز هم شبکه های به ظاهر اجتماعی و فضای مجازی را به عنوان پاشنه آشیل مردم و مسئولان به خوبی شناخته و بدین سان در جاهایی که به هیچ وجه یارای مبارزه ی مستقیم را نداشته، نفوذ کرده و دست به خراب کاری می زند. این دشمن جنایتکار برای کنترل دشمنان خود از راههای مختلفی استفاده می کند که می توان آنها را در چهار دسته جای داد:
1. تطمیع: به معنای به طمع انداختن افراد برای گام برداشتن در جهت منافع یک گروه خاص است. مثلا شبکه های اجتماعی صهیونیستی با ارائه ی امکانات ظاهرا رایگان، بسیار جذاب و متنوع سعی در اقناع سلایق افراد با خطوط فکری مختلف دارند. با ورود و عضویت کاربران در این شبکه ها علاوه بر منفعت مالی حاصل شده از طرق گوناگون از جمله دلالی پهنای باند، تجارت مهم تری را انجام دهند که همان سرقت اطلاعات کاربران است.
فیلترینگ حبابی یکی از مصادیق این تطمیع است. در این گونه از فیلترینگ مطالبی در دسترس کاربران قرار داده می شود که مطلوب کاربر باشد نه آن چه که واقعیت دارد. به طور مثال موتور جست و جوی گوگل با توجه به سابقه ی کاربر سلایق او را شناسایی می کند و نتایج مورد علاقه اش را برای وی به نمایش می گذارد. بدین ترتیب پس از مدتی کاربر نسبت به این موتور جست و جو اعتماد پیدا می کند و مدیران این سایت با دسترسی های مدیریت شده ای که در اختیار کاربر قرار می دهند به صورت غیر مستقیم افکار کاربران را با توجه به منفعت و ضرر خود جهت دهی کنند.
مثال دیگر پیشنهاد صفحات هم جهت سلایق کاربر برای دنبال کردن در شبکه ی صهیونیستی اینستاگرام است که نشان دهنده ی رصد و اشراف اطلاعاتی این برنامه نسبت به کاربرانش می باشد.
پس این گونه حضور و فعالیت در فضای برنامه ریزی شده توسط دشمن باعث می شود حتی بسیاری از افراد مومن و انقلابی هم گمان کنند در محیطی که حضور دارند برایشان مفید و می توانند موثر باشند.
2. تحقیر: از دیگر شیوه های برخورد دشمن با افرادی که همسو با اهداف او گام برنمی دارد تحقیر است. برای مثال پیامهایی که در ظاهر فقط شوخی با یک قومیت، مذهب و یا ارزش اخلاقی است اما پر واضح است تولید کنندگان این پیام ها در صدد قبح شکنی، تحریف و تضعیف در زمینه های ذکر شده هستند. دشمن با این تاکتیک دارندگان این مذهب یا اهالی آن قوم و یا آنانی را که آراسته به آن ارزش اخلاقی هستند را تحقیر می کند. این تحقیر مداوم و انتشار گسترده این پیام ها علاوه بر آن که سبب عادی شدن این قبح شکنی می گردد، در نهایت منجر به انفعال و یا همرنگ جماعت شدن گروه تحقیر شده می گردد و پایان این فرآیند چیزی نخواهد بود جز این که فرد دیگر فعالیتی برای مبارزه با دشمن را ندارد.
3. تهدید: هنگامی که دو روش مذکور حاصلی در بر نداشته باشد و دشمن همچنان شاهد مبارزه ی پویا علیه خود باشد به تهدید، به عنوان یک محدود کننده فعالیت افراد روی می آورد؛ برای مثال در ورود به حساب کاربری، دسترسی به برخی صفحات یا اتصال ارتباط اختلال ایجاد می کند. حتی گاهی پیامهایی برای کاربر ارسال می کند مبنی براینکه "چنین پیامهایی خلاف سیاست های برنامه است"؛ بدین ترتیب سعی بر ترساندن کاربران می نمایند.
4. حذف: در آخرین گام، افسر جوان جنگ نرمی که خام و مرعوب سه روش بالا نشده و همچنان به فعالیت خود ادامه می دهد با یک کلیک مدیران صهیونیست این شبکه ها "دیلیت اکانت" می شود! حتی در برخی موارد مشاهده می شود آی پی آدرس و شماره ی فرد مسدود شده و دیگر با آن آی پی آدرس و شماره ایجاد حساب کاربری جدید برای وی بطور کلی غیر ممکن گردیده است.
آن چه روشن است تلاش همه جانبه ی دشمنان برای ضربه زدن به اسلام خصوصا انقلاب اسلامی ایران، پایانی ندارد. خداوند در آیه ی 217 سوره ی مبارکه ی بقره می فرماید: « وَلَا یَزَالُونَ یُقَاتِلُونَکُمْ حَتَّىٰ یَرُدُّوکُمْ عَن دِینِکُمْ إِنِ استَطَاعُوا »
«و مشرکان، پیوسته با شما میجنگند، تا اگر بتوانند شما را از آیینتان برگردانند... »
حال چرا مسئولین جمهوری اسلامی ایران علی رغم تاکیدات مکرر مقام معظم رهبری درباره اهمیت فضای مجازی و راه اندازی شبکه ی ملی اطلاعات هیچ گونه اقدام موثری انجام نمی دهند.
طبق مصوبه سنای آمریکا این کشور حمله ی سایبری را به منزله ی حمله ی نظامی تلقی کرده و با حمله ی نظامی پاسخ می دهد، با این اوصاف زیرساخت ها و میزان آمادگی جمهوری اسلامی ایران برای مقابله با تهدیدات سایبری به چه میزان است؟
وقتی دشمنی مالکان این شبکه ها با انقلاب و جمهوری اسلامی محرز می باشد و بدون هیچ ابایی دولت و ملت ایران را مورد تحقیر و تهمت قرار می دهند،1 چرا مسئولان کشور ما به جای فیلتر کردن و جلوگیری از ادامه ی فعالیت این شبکه های آمریکایی_صهیونیستی، خود نیز فعالیت چشم گیری در آن ها داشته و به حضور در این شبکه ها مشروعیت می دهند.
شایسته است متولیان امر در کشور به جای پناهنده شدن به این شبکه ها از فرصت ها و استعدادهای داخلی حمایت کنند.
1.اتهام جاسوسی به نظام مقدس اسلامی از طرف جاسوس آژانس امنیت ملی آمریکا(ر.ک به: مقالات سید مقداد صادقی در eghdam.blog.ir)